اگر از سوز عشقت سوخت دل از جویای تبریزی غزل 710

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه‌ای کمتر

1 اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه‌ای کمتر وگر بر باد شد خاکسترش پروانه‌ای کمتر

2 به پیش مستی چشمش که یارب باد روزافزون بود سامان صد میخانه از پیمانه‌ای کمتر

3 نثار دوست کن گر نیم جانی در بدن داری ز همت دور باشد بودن از پروانه‌ای کمتر

4 ز جوش درد بی‌او خون دل در دیده‌اش گردد تو ای بی‌درد تا کی باشی از پیمانه‌ای کمتر

5 به چشم آنکه باشد خاطرش معمور دلتنگی بود وسعت سرای عالم از ویرانه‌ای کمتر

6 ز بس لبریز درد عشق خوبان گشته‌ام جویا به گوشم قصهٔ مجنون بود افسانه‌ای کمتر

عکس نوشته
کامنت
comment