اگر بمحفل مستان شبی از آشفتهٔ شیرازی غزل 1122

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

اگر بمحفل مستان شبی کنند سماعی

1 اگر بمحفل مستان شبی کنند سماعی کنند اهل تصوف زوجد و حال وداعی

2 چه نور بود که در طور عشق کرد تجلی که سوخت خرمن کون و مکان زبرق شعاعی

3 بجز متاع محبت بغیر جنس صداقت نبوده تاجر عشق تو را عقار و ضیاعی

4 تو ای عزیز برون آ زمصر نفس مجرد که یوسفت نکند متهم ببردن صاعی

5 اگر حریم دلت مولد است حب علی را چرا بکعبه دل جا دهی تو لات وسواعی

6 نه صاحب گله را از شبان بود گله و بس بکن رعایت آشفته را لانک راعی

7 برون زحلقه اثنی عشر چگونه رود کس که نیست در سیر اهل حق ثلاث و رباعی

عکس نوشته
کامنت
comment