سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

اگر غمی است مرا بر دل، از از سلمان ساوجی غزل 91

غزل 91 ام از 897 غزلیات

اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست

1 اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست مباد شاد، بدین غم، دلی که خرم نیست

2 همه جهان، به غمش خرمند و مسکین ما کزان صنم به غمی، قانعیم و آن هم نیست

3 حسد برم که چرا دیگری خورد، غم تو مرا به دولت عشق تو گر چه غم، کم نیست

4 مرا که زخم جفا خورده‌ام، دوا فرما به ضربتی دگرم، کاحتیاج مرهم نیست

5 دلم که دست به حبل المتین زلف تو زد ز ملک کوته عمرش، چه غم، که محکم نیست

6 مجوی محرم و همدم طلب مکن، سلمان که در دیار تو، محرم نماند و همدم نیست

7 مگو به باد، غم دل که باد را در دل اگر چه آمد و شد هست، لیک محرم نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست

شاعر شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست سلمان ساوجی می باشد.

شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست چیست ؟

قالب شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست غزل است

مضمون اصلی شعر اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر