- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر محبت حمله بر ناموس کفار آورد برهمن را سبحه در گردن ببازار آورد
2 در میان گریه مستانه غرقم شحنه کو تا شراب آلوده مستم برسردار آورد
3 گر خجل باشد زایمان لذت کفرش حرام عابدی کش زلف او در قید زنار آورد
4 زین که عالم کفر گیرد کی درآرد سربه تیغ گردل شیدای موسی تاب دیدار آورد
5 قحط حسن چون توئی بگشود برقع لاجرم روزگار هجر یوسف را ببازار آورد
6 عابدان گویند با شب زنده داری فیضهاست کو کسی کین مژده از دلهای بیدار آورد
7 عجز را ذوقیست عرفی تا شدم زنهار جوی ورنه کو زخمی که از در دم بزنهار آورد