- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر وظیفة دردت زمان زمان نرسد حلاونی بدل و لذتی به جان نرسد
2 حلاوتی که نرا در چه زنخدان است هزار یوسف مصری به قعر آن نرسد
3 تو هر طرف که کشی نیر من ز رشک آنجا پر شوم که بهر سینه ذوق آن نرسد
4 مکش مرا که ز بس لاغری همی ترسم که روی تیغ تو ناگه به استخوان نرسد
5 کجا به ما رسد آن زلف کز زنخدانت فتاده ایم به چاهی که ریسمان نرسد
6 چنین که نسبت روی تو می کنند به ماه چگونه از تو سر او به آسمان نرسد
7 مرا سریست که بر خاک پاش خواهم سود زمفلسان خود او را جز این زیان نرسد
8 نعیم و لذت دنیا اگر چه بسیارست به ذوق بادة صافی ارغوان نرسد
9 کمال تا نشوی هیچ مگذر از در باره که زحمت تو بدان خاک آستان نرسد