اگر سودای عشق اینست، از هلالی جغتایی غزل 120

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

اگر سودای عشق اینست، من دیوانه خواهم شد

1 اگر سودای عشق اینست، من دیوانه خواهم شد چه جای آشنا؟ کز خویش هم بیگانه خواهم شد

2 دمیدی یک فسون وز دست بردی صبر و هوش من خدا را، ترک افسون کن، که من افسانه خواهم شد

3 غم عشق ترا، چون گنج، در دل کرده ام پنهان باین گنج نهانی ساکن ویرانه خواهم شد

4 شبی، کز روی آتشناک، مجلس را برافروزی تو شمع جمع خواهی گشت و من پروانه خواهم شد

5 مرا کنج صلاح و خرقه تقوی نمی زیبد گریبان چاک و رسوا جانب می خانه خواهم شد

6 بدور آن لب میگون، مجو پیمان زهد از من سر پیمان ندارم، بر سر پیمانه خواهم شد

7 هلالی، من نه آن رندم که از مستی شوم بیخود اگر بیخود شوم، زان نرگس مستانه خواهم شد

عکس نوشته
کامنت
comment