- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر آن مه برآید صبح صادق، شام من باشد چو خورشیدم دگر آغاز من انجام من باشد
2 نخواهم رفت چون خضر از پی آب بقا هرگز که تا ممکن بود یک قطره می در جام من باشد
3 سوارم گر گند بر اسب همت، عشق بی پروا گذشتن از سر کون و مکان یک گام من باشد
4 ندیدم هیچ گه خود را به کام خود گمان دارم که عنقایی که می گویند صید دام من باشد
5 میان بت پرستان رام رامی می توانم گفت اگر یک لحظه آن کافر سعیدا رام من باشد