اگر کسی گوید که چون همی گویی که زندگی از عقل است پس ازین شریفتر مرتبت چگونه باشد ، و صفت خدای همین است که خلق را جان او داده است . ,
1 ز جور لشکر خرداد و مرداد تواند داد ما را هیچکس داد؟
2 محال است این طمع هیهات هیهات کس دیدی که دادش داد خرداد
1 از بهر چه این خر رمه بیبند و فسارند؟ یک ذره نسنجند اگر بیست هزارند
2 گفتن نتوانند، چو گوئی ننیوشند کز خمر جهالت همه سر پر ز خمارند
1 در این مقام اگر می مقام باید کرد بکار خویش نکوتر قیام باید کرد
2 به هرچه خوشترت آید زنامها، تن را به فعل خویش بدان نام نام باید کرد