-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نه زلفش پی شبیخون است پس چرا حال دل دگرگون است
2 درد شیرین دوای فرهاد است غم لیلی نشاط مجنون است
3 صبر در چنگ شوق مغلوب است عقل در کار عشق مفتون است
4 چون ننالم که تیغ بر فرق است چون نگریم که بخت وارون است
5 خون من ریخت قاتلی که به حشر کشتهاش از حساب بیرون است
6 قسمت من ز کارخانهٔ عشق داغ و دردی که از حد افزون است
7 می حرام است خاصه در رمضان جز بر آن لعل لب که میگون است
8 گر ز دست تو گریه سر نکنم چه کنم با دلی که پر خون است
9 تا فروغی غزلسرای تو شد صاحب صد هزار مصمون است