گر نه خود را بیخود از جام از عرفی شیرازی غزل 517

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

گر نه خود را بیخود از جام جنون می ساختم

1 گر نه خود را بیخود از جام جنون می ساختم دوش با این درد دل تا روز چون می ساختم

2 یاد آن دارد که تا ذوقم فزاید روز وصل حسرت دل یادم از یادت فزون می ساختم

3 آه از آن حرمان که دل را از خیالات محال گاه می دادم تسلی، گاه خون می ساختم

4 کی غم فرهاد و من یکسان شود، گر من ز دل غم برون می ریختم، صد بیستون می ساختم

5 گر خبر می داشتم، عرفی، ز ناسازی او کی چنین خود را به دست او زبون می ساختم

عکس نوشته
کامنت
comment