گر نه رخسار وی آشوب جهان از نشاط اصفهانی غزل 249

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

گر نه رخسار وی آشوب جهان بایستی

1 گر نه رخسار وی آشوب جهان بایستی آن پری از نظر خلق نهان بایستی

2 آنکه بهرد گران عاقبت از ما بگذشت هم از اول بمراد دگران بایستی

3 آبم از دیده روانست و دریغا که مرا دیده ی خاک ره آن سرو روان بایستی

4 وسعت دهر نتابید برسوایی من عشق را عرصه ای افزون ز جهان بایستی

5 یا ببایست نهان روی تو از دیده ی ما یا ترا آگهی از درد نهان بایستی

6 ابروان تو دلیرند بخونریزی خلق شرمی از تیغ شه ملک ستان بایستی

7 دولت شاه فزون، رایت بدخواه نگون عاقبت کار چنان شد که چنان بایستی

عکس نوشته
کامنت
comment