- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نوش وفا قحط شود، نیش کفاف است امروز که مرهم نبود ریش کفاف است
2 گر سلطنت دنیی و دین جمع نکردیم پیشانی شاه و دل درویش کفاف است
3 بی سلسله جنبان ستم چرخ بجستند پیرانه ستم گر نکند خویش کفاف است
4 آن را که در گنج سعادت بگشایند تشویش ستم های کم و بیش کفاف است
5 در منجله ی عشق سر انگشت فرو بر گر شهد میسر نشود نیش کفاف است
6 عرفی به ره تجربه زین پس بنشینند محنت زده را واقعه ی پیش کفاف است