- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به سنگ سنمم عشق تو دندان شکند دل ز لبهای تو دندان طمع بر نکند
2 آنچنان ساده رخی داری و لغزان که برو گر نشیند مگسی افتد و پایش شکند
3 چون به قانون نظر وصل بتان ممکن نیست بی تو دل صبر ضروری چه کند گر نکند
4 زاهد از گریه گره انداخت مصلی بر آب عاشق روی تو سجاده در آتش فکند
5 کتم از مگس خال تو بس کر پس مرگ عنکبوت آید و بر خاک مزارم بتند
6 عقل فرهاد برفت از لب شیرین ورنی هیچ کسی جو به لب چشمه حیوان نکند
7 گر شود آگه از استادی آن غمزه کمال پیش او ساحر بابل رضی الله بزند