فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

اگر مردان نمی بردند امتحانش از فروغی بسطامی غزل 15

غزل 15 ام از 549 غزلیات

اگر مردان نمی بردند امتحانش را

1 اگر مردان نمی بردند امتحانش را نمی دانم که بر می‌داشت این بار گرانش را

2 من بی‌چاره چون بوسم رکاب شه‌سواری را که نگرفته‌ست دست هیچ سلطانی عنانش را

3 فلک کار مرا افکند با نامهربان ماهی که نتوان مهربان کردن دل نامهربانش را

4 مرا پیوسته در خون می‌کشد پیوسته ابرویی که نتواند کشیدن هیچ بازویی کمانش را

5 کسی از درد پنهان آشکارا می‌کشد ما را که نتوان آشکارا ساختن راز نهانش را

6 مگو در کوی او شب تا سحر بهر چه می‌گردی که دل گم کرده ام آنجا و می‌جویم نشانش را

7 هنوزم چشم امید است بر درگاه او اما بهر چشمی نمی‌بخشند خاک آستانش را

8 چو ممکن نیست بوسیدن دهان یار نوشین لب لبی را بوسه باید زد که می‌بوسد دهانش را

9 چو نتوان در بر جانان میان بندگی بستن کسی را بنده باید شد که می‌بندد میانش را

10 گر آن ساقی که من دیدم بدیدی خضر فرخ پی به یک پیمانه دادی نقد عمر جاودانش را

11 چنان از دست بیدادش دل تنگم به حرف آمد که ترسم بشنود سلطان عادل داستانش را

12 خدیو دادگستر ناصرالدین شاه دین پرور که حق بر دست او داده‌ست مفتاج جهانش را

13 چو برخیزند شاهان جوان‌بخت از پی نازش جهان پیر گیرد دامن بخت جوانش را

14 فروغی چون به دل پنهان کنم زخم محبت را مگر مردم نمی‌بینند چشم خون‌فشانش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را

شاعر شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را فروغی بسطامی می باشد.

شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را چیست ؟

قالب شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را غزل است

مضمون اصلی شعر اگر مردان نمی بردند امتحانش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر