-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر جفایی رفت، از جانان جدایی چون کنم؟ من سگ آن آستانم، بی وفایی چون کنم؟
2 بعد عمری آشنا گشتی بصد خون جگر باز اگر بیگانه گردی، آشنایی چون کنم؟
3 رفتی و در محنت جان کندنم انداختی گر بیایی زنده مانم، ور نیایی چون کنم؟
4 زاهدا، از نقل و می بیهوده منعم میکنی من که رندی کرده باشم، پارسایی چون کنم؟
5 گفته ای: تا کی هلالی زار نالد همچو عود؟ چون گرفتارم بچنگ بی نوایی چون کنم؟