-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر آنزلف و بناگوش بود و آن قد و قامت دل و دین صبر و خرد را بنه ورو بسلامت
2 گل درد پرده خود چون نگرد آن رخ زیبا سر از باغ رود بیند اگر آن قد و قامت
3 یک کنایه نبود بیش از آن قامت موزون اینکه واعظ سخنی گفت زآشوب قیامت
4 عاشق صادق و اندیشه از شنعت حاشا که بود سینه عاشق هدف تیر ملامت
5 شایدت دعوی اعجاز که روح الله و موسی عاریت از لب و دست تو نمودند کرامت
6 خونم آن چشم سیه ریخت ولی پادشه عشق بر لب لعل تو بنوشت مرا خط غرامت
7 برد آشفته کجا کوه صفت سیل زجایش هر که افکنده در این کوی چو من رحل اقامت