-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر این کرشمه بود آن نگار ترسا را سزد که سجده کم بعد از این کلیسا را
2 کشان کشان زحرم شیخ را بدیر آرد دهد چه تاب خم طره چلیپا را
3 بحی چه جلوه کند با جمال جان افزا بعشوه سازد مجنون خویش لیلا را
4 بمصر اگر گذرد با لب شکر افشان زمهر یوسف دل برکند زلیخا را
5 به پرده دل وامق خیالش ار گذرد زخویشتن طلبد عذر عشق عذرا را
6 زعکس رویش یک پرتو آتش موسی زلعل اوست دم جان فزا مسیحا را
7 شکست رونق اسلام ابروان کجش چو ذوالفقار دو سرپشت خیل اعدا را
8 چو ذوالفقار همان تیغ آبدار که بود بکف بروز دغا شیر دشت هیبحا را
9 علی وصی رسول آنکه در صباح غدیر نبی بشأنش فرمود کنت مولا را
10 از آن زمان که زمین حرم شدش مولد شرق بگنبد خضراست سطح غبرا را