- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر آن غمزه خواهد ز ترکان خراج چو زلفته بگردن بیارند باج
2 میارید گو ناز اینجا و حسن که زیره به کرمان ندارد رواج
3 مفرح لب تست و بس گره مرا به سودای خط خشک گردد مزاج
4 مداوای زاهد چه سود ای حکیم که شخصیست بس ناخوش و بی علاج
5 نشد مهر آن لب ازین دل برون ترشح نفرمود می از زجاج
6 چه بوسم شب وصل دست رقیب ندارد غنی با گدا احتیاج
7 به چشم حقارت مبین در کمال که آزاده شابت بی تخت و تاج