-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نشد جان و دلم از رخ زیبای تو خوش می کنم خاطر خود را به تمنّای تو خوش
2 وعده امروز، به فردای قیامت دادی روزگار دل ما در غم فردای تو خوش
3 ناخن خار رهت عقده گشا افتادهست خاطر آبلهٔ بادیه پیمای تو خوش
4 هر سر موی سمن بوی تو خوشتر ز همند خط مشکین تو خوش، زلف چلیپای تو خوش
5 دل تنگم که تمنّای پیامی دارد چه شود گر شود از لعل شکرخای تو خوش؟
6 ای سر زلف دلاویز شکستت مرساد سر شوریده دلان است به سودای تو خوش
7 به چه تدبیر کنی خاطر خود شاد حزین غم عشقی نکند، گر دل شیدای تو خوش؟