جامی

جامی

جامی
جامی

گر به گستاخی گرفتم بر زبان از جامی دیوان اشعار 13

دیوان اشعار 13 ام از 3391 واسطة العقد - قصاید

گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه

1 گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه حکم المأمور معذور مرا بس عذر خواه

2 طبع تیره فهم خیره عمر بر عزم رحیل نیست شغلی زان ضروری تر که سازم زاد راه

3 می کنم تسوید شعر و شعر من بیهوده است نامه خود را به بیهوده همی سازم سیاه

4 چون نمی آید سخن زانسان که خواهم بر زبان به که چون سوسن زبان را از سخن دارم نگاه

5 همچو تیرم راست چون آید سخن زینسان که ساخت از کشاکش درد پا همچون کمان پشتم دوتاه

6 لنگ لنگان می روم راه سخن وز درد پای می کشم در هر قدم از دل فغان وز سینه آه

7 هرچه می گویم کنون بر من بود تاوان همه جز دعای دولت شاهنشه گیتی پناه

8 تا شود در صبحها خور مشعل گیتی فروز تا بود در شامها مه خسرو انجم سپاه

9 همچو ماه و خور که باشد جایشان اوج سپهر باد جای او سریر دولت و اورنگ جاه

10 این دعا را باد آمین از لب روح الامین صد اجابت بهر هر آمین ز رب العالمین

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه

شاعر شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه چه کسی است ؟

شاعر شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه جامی می باشد.

شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه چیست ؟

قالب شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه دیوان اشعار است

مضمون اصلی شعر گر به گستاخی گرفتم بر زبان اوصاف شاه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر