گر من از خاک درت رفتم، از امیر شاهی سبزواری غزل 67

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

گر من از خاک درت رفتم، دل شیدا بماند

1 گر من از خاک درت رفتم، دل شیدا بماند تن روان شد بر طریق عزم و جان آنجا بماند

2 من خود آواره شدم، لیکن دل درمانده را پرسشی میکن، که در کویت تن تنها بماند

3 عاشقان را در غمت دل رفت و درد دل نرفت خستگان را در فراقت سرشد و سودا بماند

4 ساربان بر قصد دوری میزند طبل رحیل گو بران محمل، که ما را خاری اندر پا بماند

5 ای صبا، از روی یاری با رفیق ما بگوی رو که شاهی را نظر بر صورت زیبا بماند

عکس نوشته
کامنت
comment