1 گر من به مثل چو خضر جاوید زیَم در حسرت آن روی چو خورشید زیَم
2 گر وعدهٔ وصل تو نباشد پس من پیش تو بمیرم به چه اومید زیَم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای دل دَرِ غم گشاده ای می بینم در دام بلا فتاده ای می بینم
2 از یار کناره کرده ای می دانم دل در دگری نهاده ای می بینم
1 گفتم که زرخ پردهٔ عزّت بردار بسیار کس اند منتظر آن دیدار
2 نیکو سخنی بگفت آن زیبایار دیدار قدیم است برو دیده بیار
1 در آتش عشق رنگ دل بزاید جز در غم عاشقی طرب نفزاید
2 در عشق دل و دلبر ثابت باید یا رب تو دلی بخش که آن را شاید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **