-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به دیرم طلبد مغبچه ی حور سرشت بیم دوزخ برم از یاد جو امید بهشت
2 نسبت سبحه و زنار دو صد رنگ آمیخت ور نه این رشته ی پیمانست که آدم بسرشت
3 عشرت رفته مجو باز، که دهقان فلک تخم هر کشته که بدرود دگر بار بکشت
4 ساغر می چو دهی بوسه ز پی نیز بده به ندامت بکشم گر که کنندم به بهشت
5 ترک دین در ره معشوق گناه است، ولی نه گناه است که در نامه توانند نوشت
6 این قدر کعبه پرستی که تو داری عرفی از تو آید که کنی منع من از طوف کنشت