1 اگر اسیر کسی ام که میر خوبان شد نه من نخست کسی ام کاسیر خوبان شد
2 شکیب کردن نادلپذیر دان ز دلی که بسته سخن دلپذیر خوبان شد
3 نباشد ایمن گر کوه را سپر سازد تنی که او هدف زخم تیر خوبان باشد
1 دل از دولت همیشه شاد بادت که ما شادیم تا بینیم شادت
2 تو آنی کز خرد چیزی نماندست درین گیتی که آن ایزد ندادت
1 ای خداوند رحمت ایزد بر تو و دولت جوان تو باد
2 بر همه کارها و نهمت ها چرخ گردنده در ضمان تو باد
1 از پس من غمست و پیش غم است ز بر من نمست و زیر نم است
2 این دل بسته خسته درد است وین تن خسته بسته الم است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به