- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر باز دگرباره ببینم مگر اورا دارم ز سر شادی بر فرق سر او را
2 با من چو سخن گوید جز تلخ نگوید تلخ از چه سبب گوید چندین شکر او را
3 سوگند خورم من به خدا و به سر او کاندر دو جهان دوست ندارم مگر او را
4 چندان که رسانید بلاها به سر من یارب مرسان هیچ بلایی به سر او را
5 هر شب ز بر شام همی تا به سحرگه رخساره کنم سرخ ز خون جگر او را