-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر خوانی درونم، بنده این خاندان باشم وگر رانی برونم، چون سگان بر آستان باشم
2 ندانم بنده روی تو باشم یا سگ کویت؟ بهر نوعی که می خواهی، بگو، تا آن چنان باشم
3 چه سگ باشم؟ که آیم استخوانی خواهم از کویت ولی خواهم که از بهر سگانت استخوان باشم
4 چو از شوق تو یک شب خواب در چشمم نمی آید اجازت ده که : شبها گرد کویت پاسبان باشم
5 غم هجر تو دارم، یک زمان از وصل شادم کن چه باشد غم برآید، من زمانی شادمان باشم؟
6 قبای حسن پوشیدی، سمند ناز زین کردی بنه پا در رکاب، ای عمر، تا من در عنان باشم
7 مرا گفتی: هلالی، در جهان رسوا شدی آخر من آن بهتر که در عشق تو رسوای جهان باشم