-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر دلم زین گونه آه دم بدم خواهد کشید آتش پنهان من آخر علم خواهد کشید
2 زیر کوه غم تن فرسوده کاهی بیش نیست برگ کاهی چند، یارب! کوه غم خواهد کشید؟
3 تنگ شد بر عاشق بی خانمان شهر وجود بعد ازین خود را بصحرای عدم خواهد کشید
4 نم کشد از آب چشمم خاک هر سر منزلی اشک اگر اینست بام چرخ نم خواهد کشید
5 حرف بیدادی، که بیرون آید از کلک قضا دور چرخ آنرا بنام من رقم خواهد کشید
6 جرعه نوش بزم رندان را بشارت ده که: او سالها آب حیات از جام جم خواهد کشید
7 چون هلالی خاک گشتم بر امید مقدمش وه! چه دانستم که از خاکم قدم خواهد کشید؟