گر مرا جان رود اندر از ابن یمین فریومدی غزل 75

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

گر مرا جان رود اندر پی جانان از دست

1 گر مرا جان رود اندر پی جانان از دست وصل جانان نتوان داد بصد جان از دست

2 مهر روی چو مهت رونق ایمان منست بدهم جان ندهم رونق ایمان از دست

3 یک دل اهل نظر در همه آفاق نماند که نبردی تو پریچهره بدستان از دست

4 چون توانی که دهی داد دل شیفتگان بده ایدوست مده فرصت امکان از دست

5 جان بگیر از من و بوسی بده و باک مدار گر دهد لعل تو یکبوسه ارزان از دست

6 تا بدیدم من سودا زده لطفی که تراست شد بیکباره دلم در هوس آن از دست

7 یکدمه وصل ترا من بجهانی ندهم بهر دیوی که دهد ملک سلیمان از دست

8 چون خضر گر برهم از ظلمات شب هجر ندهم تا بزیم چشمه حیوان از دست

عکس نوشته
کامنت
comment