- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر کام خود از لبت بگیرم چون خضر به سالها نمیرم
2 زآن دم که تو آمدی به خاطر فکر همه رفت از ضمیرم
3 دارم ز غم تو بر دل ریش دردی که دوا نمی پذیرم
4 چندانکه ز من تو در نغوری من نیز هم از تو در نفیرم
5 چون زلف تو گرد آیم از پای هم زلف تو باد دستگیرم
6 ای باد بهار کز تو خوشبوست مجلسی به روایح عبیرم
7 بگذر بخجند و گر به یاران از من که به شهر چین اسپرم
8 زان برد کمال جور آن شوخ کو محتشم است و من فقیرم