1 گر بر دلم از جور تو صد تیر آید ممکن نه که در مهر تو تفسیر آید
2 با شیر در آمده ست مهرت به دلم با جان برود هر آنچه با شیر آید
1 نه چو رخت ماه سخنگو بود نه چو قدت سرو سمن بو بود
2 سرو بنا از بر چشمم مرو سرو همان به که بر جو بود
1 می فرستد هزار حمد و ثنا مختصر بی تکلف اطناب
2 طرفه کنکاجگیم روی نمود این زمان چون درآمدیم از خواب
1 کجاست در همه ملک جهان سلیمانی که مهر دل نسپارد به دست شیطانی
2 به امر نافذ چون باد را دهد فرمان چرا نه دیو هوی راکند به زندانی