-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نیابم بویی از وصل تو در گلزارها همچو اشک خود به خون غلطم میان خارها
2 چون نقاب افکنده دیدت شاهد گل در چمن کند ناخن ناخن از رشک رخت رخسارها
3 پیش خورشیدم چو دیواریست حایل هر رقیب باد چون سایه ز پا افتاده این دیوارها
4 مستم و دریوزه دارم وجه می گو محتسب تا بگرداند مرا گرد همه بازارها
5 کار من میخواری و بارم سبوی می کشیست بار من باشد دگر کار آزمودم بارها
6 گرنه با زلف رساند سلسله پشمینه پوش تار و پود خرقه اش باشد همه زنارها
7 گر به دست راست جامی سبحه دارد جام می برکفش نه کو به دست چپ کند این کارها