اگر نقش رخت بر جان ندارم از انوری ابیوردی غزل 206

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

اگر نقش رخت بر جان ندارم

1 اگر نقش رخت بر جان ندارم به زلف کافرت ایمان ندارم

2 ز تو یک درد را درمان مبادم اگر صد درد بی‌درمان ندارم

3 ز عشقت رازها دارم ولیکن ز بی‌صبری یکی پنهان ندارم

4 صبوری را مگر معذور داری دلی می‌باید و من آن ندارم

5 مرا گویی ز پیوندم چه داری چه دارم جز غم هجران ندارم

6 گر از تو بوسه‌ای خواهم به جانی تو گویی بوسهٔ ارزان ندارم

7 لبت دندانم از جا برکشیدست چو گویی با لبت دندان ندارم

عکس نوشته
کامنت
comment