1 گر خون نشود قوت جانم که دهد ده سال به اطلاق زبانم که دهد
2 در زندان نهان رایگانم که دهد آبم متعذرست نانم که دهد
1 ای خاصه شاه شرق فریاد چرخم بکشد همی ز بیداد
2 نا بسته دری ز محنت من صد در ز بلا و رنج بگشاد
1 ز بار نامه دولت بزرگی آمد سود بدین بشارت فرخنده شاد باید بود
2 نمونه ای ز جلالت به دهر پیدا شد ستاره ای ز سعادت به خلق روی نمود
1 ای بزرگی که دین و دولت را همه آثار تو به کار شود
2 هر زمان شادتر شود آن کس که به نامت به کارزار شود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به