🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو قبادیانی

اگر بر تن خویش از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 163

قصیده 163 ام از 635 قصاید

اگر بر تن خویش سالار و میرم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32

1 اگر بر تن خویش سالار و میرم ملامت همی چون کنی خیر خیرم؟

2 چه قدرت رود بر تن منت ازان پس؟ نه من همچو تو بندهٔ چرخ پیرم

3 اسیرم نکرد این ستمگاره گیتی چو این آرزو جوی تن گشت اسیرم

4 چو من پادشاه تن خویش گشتم اگر چند لشکر ندارم امیرم

5 به تاج و سریرند شاهان مشهر مرا علم دین است تاج و سریرم

6 چو مر جاهلان را، سوی خود نخواند نه بوی نبید و نه آوای زیرم

7 چه کار است پیش امیرم چو دانم که گر میر پیشم نخواند نمیرم؟

8 به چشمم ندارد خطر سفله گیتی به چشم خردمند ازیرا خطیرم

9 ازان پس که این سفله را آزمودم به جرش درون نوفتم گر بصیرم

10 حقیر است اگر اردشیر است زی من امیری که من بر دل او حقیرم

11 به نزدیک من نیست جز ریگ و شوره اگر نزد او من نه مشکین عبیرم

12 به گاه درشتی درشتم چو سوهان به هنگام نرمی به نرمی‌ی حریرم

13 چون من دست خویش از طمع پاک شستم فزونی ازین و ازان چون پذیرم؟

14 زمن تا کسی پنج و شش برنگیرد ازو من دو یا سه مثل برنگیرم

15 به جان خردمند خویش است فخرم شناسند مردان صغیر و کبیرم

16 هم از روی فضل و هم از روی نسبت زهر عیب پاکیزه چون تازه شیرم

17 به باریک و تاری ره مشکل اندر چو خورشید روشن به خاطر منیرم

18 نظام سخن را خداوند دو جهان دل عنصری داد و طبع جریرم

19 ز گردون چو بر نامهٔ من بتابد ثنا خواند از چرخ تیر دبیرم

20 تن پاک فرزند آزادگانم نگفتم که شاپور بن اردشیرم

21 ندانم جزین عیب مر خویشتن را که بر عهد معروف روز غدیرم

22 بدانست فخرم که جهال امت بدانند دشمن قلیل و کثیرم

23 وزان گشت تیره دل مرد نادان کزوی است روشن به جان در ضمیرم

24 زمن سیر گشتند و نشگفت ازیرا سگ از شیر سیر است و من نره شیرم

25 ازیرا نظیرم همی کس نیابد که بر راه آن رهبر بی‌نظیرم

26 کنون رهبری کرد خواهند کوران مرا، زین قبل با فغان و نفیرم

27 چگونه به پیش من آید ضعیفی که از ننگ او ننگ دارد خمیرم؟

28 وز امروز او هست بهتر پریرم وگر او سموم است من زمهریرم

29 نه‌ای آگه ای مانده در چاه تاری که بر آسمان است در دین مسیرم؟

30 نه بس فخرم آنک از امام زمانه سوی عاقلان خراسان سفیرم؟

31 چو من بر بیان دست خاطر گشادم خردمند گردن دهد ناگزیرم

32 چو تیر سخن را نهم پر حجت نشانه شود ناصبی پیش تیرم

ناصرخسرو قبادیانی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر اگر بر تن خویش سالار و میرم قصیده 163 ام از 635 قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم

شاعر شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم ناصرخسرو قبادیانی می باشد.

شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم چیست ؟

قالب شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم قصیده است

سبک شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم چیست ؟

سبک شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر اگر بر تن خویش سالار و میرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ناصرخسرو قبادیانی

اگر بر تن خویش از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 163

قصیده 163 ام از 635 قصاید
بنر