گر از خیال مرا از حکیم نزاری قهستانی غزل 197

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

گر از خیال مرا با تو دوش صورت بست

1 گر از خیال مرا با تو دوش صورت بست که در مقام وفا با منت نفاقی هست

2 شنیده باشی و دانی که در مثل گویند حدیث مست نگیرند عاقلان بر دست

3 در این که ترک ادب کردم اشتباهی نیست ولی درست شود شیشه باز چون بشکست

4 هزار بندگی ات کرده ام به یک تقصیر ز دوستان وفادار باز نتوان جست

5 ز وصل و هجر بر ابنای روزگار به فخر ز اتفاق شما کرده ام غلو پیوست

6 چنان مکن که زبان در کشند دشمن و دوست که جوش و بوش نزاری به عاقبت بنشست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر