حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

گر رقیبش دشمن از حکیم نزاری قهستانی غزل 182

غزل 182 ام از 1607 غزلیات

گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است

1 گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است ورهمه مالک بود در راه او جان من است

2 آب حیوانی کزو شد زنده ی جاوید خضر گر زمن پرسند خاک کوی جانان من است

3 من چه غم دارم اگر بر چشم اهل روزگار ترک نام و ننگ دشوار است آسان من است

4 از بهشت و دوزخ ار خواهی نشانی ای پری روزهای وصلت و شب های هجران من است

5 مذهب من نیست بودن قابل زهد و ورع پند دانشمند ننیوشم که نادان من است

6 کفر مطلق نیست می گویند جز در زلف دوست حلقه ای زآن زلف میخواهم که ایمان من است

7 نیست در فرمان من دانی که دل در اصل نیست چون کنم دعوی که دل در تحت فرمان من است

8 درد دارم درد آه از درددل ای دوست دوست چون کنم هم دردی درد تو درمان من است

9 مطربی دیگر ندارم در تماشا گاه وصل زاری مسکین نزاری صوت و الحان من است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است

شاعر شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است چه کسی است ؟

شاعر شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است چیست ؟

قالب شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است غزل است

مضمون اصلی شعر گر رقیبش دشمن جان است رضوان من است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.