- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر بخندد در دست من قدح نه عجب که بس گریست فراوان به دست من شمشیر
2 همه به آهو ماند ز تو جز انگشتان که لعل گشتست از عکس من چو پنجهٔ شیر
3 چو دست حنا بسته ست دست ار زنگین از آن نداری در دست خویش ساغر زیر
4 اگر چه هستم تشنه بی می من از کف تو نمی ستانم کز روی تو نگردم سیر
5 از آنکه دست تو بر جای جرعه گیرد جام به حرص در کشم آن جرعه ای که ماند زیر