گر به تیغت می‌زند گردن از فروغی بسطامی غزل 24

فروغی بسطامی

آثار فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

گر به تیغت می‌زند گردن بنه تسلیم را

1 گر به تیغت می‌زند گردن بنه تسلیم را که آتش نمرود گلشن گشت ابراهیم را

2 یا مرو در پیش رویش یا چو رفتی سجده کن کان خم ابروی واجب کرده این تعظیم را

3 گو به هم آمیزش قدر دهانش را ببین آن که گفتا با الف الفت نباشد میم را

4 کیست دانی بهره‌مند از سینهٔ سیمین بران آن که در چشمش تفاوت نیست سنگ و سیم را

5 نه مرا امید فردوس است نه بیم جحیم یا او نگذاشت در خاطر امید و بیم را

6 آن که بر بندد کمر در خدمت پیر مغان می‌نیارد در نظر سلطان هفت اقلیم را

7 خواجه گر خونم بریزد جای چندین منت است بندهٔ شاکر شکایت کی کند تقسیم را

8 غیر دلبندی فروغی دست نقاش قضا هیچ تعلیمی نداد آن زلف پر تعلیم را

عکس نوشته
کامنت
comment