سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

گر بدین شیوه کند، چشم تو از سلمان ساوجی غزل 41

غزل 41 ام از 897 غزلیات

گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست

1 گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست نتوان گفت، که در دور تو، هشیاری هست

2 خوردم از دست تو جامی، که جهان جرعه اوست هرکه زین دست خورد می، برود زود از دست

3 دارم از بهر دوای غم دل، می، برکف این دوایی است، که بی وصل تو دارم در دست

4 می‌زند، حلقه زلف تو در غارت جان نتوان، با سر زلف تو، به جانی در بست

5 می، به هشیار ده ای ساقی مجلس، که مرا نشئه‌ای هست هنوز، از می باقی الست

6 من که صد سلسله از دست غمت، می‌گسلم یک سر مو نتوانم، ز دو زلف تو گسست

7 هر که پیوست به وصلت، ز همه باز برید وانکه شد صید کمندت، ز همه قید برست

8 جان صوفی نشد، از دود کدورت، صافی نا نشد در بن خمخانه، چو دردی بنشست

9 با سر زلف تو سودای من، امروزی نیست ما نبودیم که این سلسله در هم پیوست

10 جست، سلمان ز جهان بهر میان تو کنار راستی آنکه ازین ورطه، به یک موی بجست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست

شاعر شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست چه کسی است ؟

شاعر شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست سلمان ساوجی می باشد.

شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست چیست ؟

قالب شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست غزل است

مضمون اصلی شعر گر بدین شیوه کند، چشم تو مردم را مست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر