سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

اگر حسن تو بگشاید، نقاب از سلمان ساوجی غزل 15

غزل 15 ام از 897 غزلیات

اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را

1 اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را به گل رضوان بر انداید، در فردوس اعلی را

2 وگر سرور سر افرازت، زجنت، سایه بردارد دگر برگ سر افرازی، نباشد شاخ طوبی را

3 بهار عالم حسنت، جهان را تازه می‌دارد به زنگ اصحاب صورت را، به بوار باب معنی را

4 فروغ حسن رویت کی، تواند دیده هر بیدل؟ دلی چون کوه می‌باید، که بر تابد تجلی را

5 و رای پایه عقل است، طور عاشقی ورنه کجا دریافتی مجنون، کمال حسن لیلی را؟

6 اگر عکس رخ و بوی سر زلفت، نبودندی که، بنمودی شب دیجور، نور از طور موسی را؟

7 به بازار سر زلفت، که هست آن حلقه سودا نباشد قیمتی چندان، متاع دین و دنیا را

8 اگر نقش رخت ظاهر، نبودی در همه اشیا مغان هرگز نکردندی، پرستش لات و غری را

9 به وجهی تا دهان تو نشد پیدا، ندانستند کزین رو صحبتی نیک است، با خورشید عیسی را

10 اگر زاهد برد بوی از، نسیم رحمت لطفت چو گل بر هم برد صد تو، لباس زهد و تقوی را

11 چو لاف عشق زد سلمان، هوس دارد که بر یادت به مهر دل کند چون صبح، روشن صدق دعوی را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را

شاعر شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را سلمان ساوجی می باشد.

شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را چیست ؟

قالب شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را غزل است

مضمون اصلی شعر اگر حسن تو بگشاید، نقاب از چهره دعوی را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر