آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

اگر چو شمع ز تو آتشم به از آشفتهٔ شیرازی غزل 321

غزل 321 ام از 1259 غزلیات

اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود

1 اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود ز چیست هر شبم از دل به سر برآید دود

2 کسی که شوق طواف حرم به سر دارد عجب مدار به سر گر که بادیه پیمود

3 ز عشق منت بی‌حد بود به گردن من که کرد بندم و از بند عالمم بربود

4 مرا از آن چه که اندام تست نقره خام درون سینه دلت آهنی است سیم‌اندود

5 مکن ملامت پرده‌دری زلیخا را به مصر حسن چو یوسف ز پرده روی نمود

6 هزار جان بخرم پیش تیغت اندازم به قتل همچو منی گر تو می‌شوی خوشنود

7 به شام هجر تو دل‌مرده است آشفته چسان بگو تن بی‌روح زنده خواهد بود

8 شهید عشق دست خداست که هست شاهد غیبش در آینه مشهود

9 علی ولی خدا مظهر جلال و جمال که هفت قلعه خیبر ز ناخنی بگشود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود

شاعر شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود چیست ؟

قالب شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود غزل است

مضمون اصلی شعر اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر