گر سعادت نظری بر من از عمادالدین نسیمی غزل 88

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

گر سعادت نظری بر من زار اندازد

1 گر سعادت نظری بر من زار اندازد بر سرم سایه سرو قد یار اندازد

2 دور از آن یار و دیارم نظر سعد کجاست تا مرا باز بدان یار و دیار اندازد

3 آن که شد مست غرور از می پندار امروز منتظر باش که فرداش خمار اندازد

4 سببی ساز خدایا که طبیبم نظری بر دل خسته بی صبر و قرار اندازد

5 من که باشم که شوم کشته به تیغش مگر او از کرم سایه بر این صید نزار اندازد

6 پیش ابروی کماندار تو میرم که مدام تیر مژگان همه بر عاشق زار اندازد

7 گر برد بوی سر زلف ترا باد به چین خون دل در جگر مشک تتار اندازد

8 گر کند چشم تو بر گوشه نشینان نظری مستی و عربده در صومعه دار اندازد

9 چون شد از دولت وصل تو نسیمی منصور وقت آن است که سر در سر دار اندازد

عکس نوشته
کامنت
comment