1 گر کسی از روزگار اکنون شکایت میکند بنده باری زو ندارد غیر شکر بیقیاس
2 دوستان جمعند و جمع دشمنان در تفرقه هست صحت حاصل و وجه معاشی بیهراس
3 من نمیدانم کزین خوشتر چه باشد روزگار گر تو نپسندی مر این را اینت مردی ناسپاس
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای دیده در شناختن حال کاینات باید که باشدت نظری از سر انات
2 بنیاد کارها همه بر هفت و چار دان نه از سر تهتک رأی از ره ثبات
1 زهی بسلسله زلف مشگبار مجعد دل شکسته چون من هزار کرده مقید
2 ربوده گوی لطافت بصولجان سر زلف ز دلبران سهی قد و شاهدان سمن خد
1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **