1 ایدوست سر و پای فلک پیدا نیست نیکی و بدیش هیچ پا بر جا نیست
2 گر با تو کند دشمنی ایدوست مرنج کین با همه هست با تو این تنها نیست
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
2 بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد