ای بت، متاع اهل ریا را چه از سلیم تهرانی غزل 909

1 ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی آیینه هست، قبله نما را چه می کنی

2 ساقی، سپاه زهد و ورع را چو بشکنی اول بگو که توبه ی ما را چه می کنی

3 دست ستاره از مدد رزق کوته است در جذب دانه اهربا را چه می کنی

4 از رقص چون سپند نخواهی دمی نشست چون آمدی به میکده، جا را چه می کنی

5 هر پر ز بال جغد بود گنجنامه ای ای خانمان خراب، هما را چه می کنی

6 در عاشقی سلیم، تلاش وفا مکن داری هزار عیب، وفا را چه می کنی