1 ایدل طلب وصل دلارام مکن خو را و مرا سخره ایام مکن
2 سودای وصال یار تا چند پزی ایسوخته آخر طمع خام مکن
1 مظهر نور نخستین ذات پاک مصطفاست مصطفی کو اولین و آخرین انبیاست
2 آنکه هستی بر طفیلش حاصل است افلاک را وین نه من تنها همیگویم بدین گویا خداست
1 بر گل سیراب سنبل را چو جولان میدهد بلبل طبع مرا یاد از گلستان میدهد
2 چون نبات از شکر میگونش سر بر میزند خضر پنداری نشان از آبحیوان میدهد
1 چون نگارم گوی مه از غالیه چوگان کند عاشقانرا دل زغم چون گوی سرگردان کند
2 گر نسیم صبحدم بر خاک کویش بگذرد قیمت مشک ختائی در جهان ارزان کند