زان لعل می آلود شدم از امیرعلیشیر نوایی غزل 98

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

زان لعل می آلود شدم مست خرابت

1 زان لعل می آلود شدم مست خرابت ای مغبچه شوخ چه مستست شرابت

2 ای عشق هوایت چه بهار است که بادا بر خرمت ما تیره دلان برق سحابت

3 با عارض نسرین وش اگر باده بنوشی بر چهره چه گلها شگفاند می نابت

4 در نور صفا چونکه ز خورشید فزونی هرگز نشود حایل رخسار نقابت

5 زان خلعت تو حله گلگون شده ای سرو کز خون دل و دیده همه داده شد آبت

6 ای مغبچه بس تو به شکستی و گنه بود گر توبه مرا شکنی هست ثوابت

7 فانی چو غریب آمده در بحر معانی نبود عجب اندر سخنش رنگ غرابت

عکس نوشته
کامنت
comment