یخ ، جوی کوه را از اقبال لاهوری پیام مشرق 177

اقبال لاهوری

آثار اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

یخ ، جوی کوه را ز ره کبر و ناز گفت

1 یخ ، جوی کوه را ز ره کبر و ناز گفت ما را ز مویهٔ تو شود تلخ روزگار

2 گستاخ می سرائی و بیباک میروی هر سال شوخ دیده و آواره تر ز پار

3 شایان دودمان کهستانیان نئی خود را مگوی دخترک ابر کوهسار

4 گردنده و فتنده و غلطنده ئی بخاک راه دگر بگیر و برو سوی مرغزار

5 گفت آب جو چنین سخن دل شکن مگوی بر خویشتن مناز و نهال منی مکار

6 من میروم که در خور این دودمان نیم تو خویش را ز مهر درخشان نگاه دار

عکس نوشته
کامنت
comment