1 ای ابن یمین چند ز می پیمودن جانرا بغم بیخردی فرسودن
2 می رانه همین عیب که چون مست شوی نتوان نفسی از هنرت آسودن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عید آمد ای نگار بده جام خوشگوار کز جام خوشگوار شود کار چون نگار
2 بگذشت ماه روزه غنیمت شمار عید زیرا که هست نوبت این نیز برگذار
1 خرم دلی که مجمع سودای حیدرست فرخ سری که خاک کف پای حیدرست
2 جائیکه جبرئیل بدانجا نمیرسد برتر هزار مرتبه ز آن جای حیدرست
1 واجب بود از راه نیاز اهل زمن را در خواستن از حق بدعا شیخ حسن را
2 آنسایه یزدان که چو خورشید بیاراست رایش بصفا روی زمین را و زمن را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **