-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به مجلس بحث از آن خصمانه اغیار میکردم که جانب داری فهم از ادای یار میکردم
2 ز بختم با حریفان کار مشکل شد که پی در پی به تعلیم اشارات نهانش کار میکردم
3 زبان در بحث با اغیار و دل در مشورت با او من از دل بیخبر نظارهٔ دیدار میکردم
4 سخن میگفتم اندر بزم با پهلونشینانش نظر را در میان مشغول آن رخسار میکردم
5 نوید بزم خاصم دوش باعث بود در مجلس که بهر زود رفتن کوشش بسیار میکردم
6 رقیبی بود در بیداری شبگردیم با او که پی گم کرده امشب سیر با اغیار میکردم
7 نهان میخواستم چون از حریفان لطف او با خود بهر یک حرفی از بیلطفیش اظهار میکردم
8 در افشای جدل با مدعی از مصلحت بینی به ظاهر گفتگوئی نیز با دلدار میکردم
9 نمیشد محتشم گر دوست امشب هم زبان من میان دشمنان کی جرات این مقدار میکردم